بهائیت و آمریکا
عباس افندی در سالهای 1911 - 1913 سفری به اروپا و آمریکا کرد و سخنرانیهای
متعددی در مجامع و محافل مختلف این دو منطقه ایراد کرد.
در سخنرانیهای عباس افندی در آمریکا، چند نکته درخور تأمل به چشم میخورد: 1 - تأکید مکرر برلزوم ترک تعصبات گوناگون، از جمله تعصبات ملی و میهنی، و تخطئه <مطلق> این تعصبات، و افتخار به اینکه بهائیان ایران، تحت تأثیر تعالیم حسینعلی بهاء، از این گونه تعصبات، به دورند؛ 2 - طرح این ادعا که حکومت آمریکا در نهایت عدالت عمل میکند، مساوات در این کشور کاملاً جاری است، و <دولت و ملت آمریکا به هیچوجه اندیشه استعمار و تصرف کشورهای دیگر را در سر ندارند و اقداماتشان صرفاً جنبه انساندوستانه دارد؛ 3 - تأکید برغنی بودن منابع زیرزمینی و بهرهبرداری نشده ایران (بخوانید: نفت) و امتیاز ویژه ایران از این حیث برای <تجارت و منفعت> سرمایهداران آمریکایی، و تشویق آن جماعت به آمدن به ایران و استخراج معادن این کشور (که لازمه آن، کسب امتیازات اقتصادی در ایران است).
ادامه مطلب ...بهائیت و انگلیس
عبدالبهاء (فرزند و جانشین حسینعلی بهاء) نیز در ادامه سیاست پدر، روابط با روس تزاری را تا حدود جنگ جهانی اول ادامه داد13 و پس از آن تاریخ به علت تضعیف و فروپاشی امپراتوری تزاری، لندن را به جای پایتخت تزار برگزید و در قضیه اشغال نظامی قدس توسط ژنرال النبی (فرمانده قشون بریتانیا) در بحبوحه جنگ جهانی اول، انبارهای آذوقه خویش را به روی سربازان گرسنه انگلیسی گشود و راه را برای سیطره آنها برقشون مسلمان عثمانی هموار کرد.14 پس از سلطه انگلیسیها برقدس نیز در لوحی که خطاب به نصرالله باقراوف - و در واقع بهائیان ایران - صادر نمود، با خوشحالی، از اشغال فلسطین توسط بریتانیا یاد کرد و نوشت: <در الواح، ذکر عدالت و حتی سیاست دولت فخیمه انگلیس مکرر مذکور، ولی حال مشهود شد و فیالحقیقه اهل این دیار بعد از صدمات شدیده به راحت و آسایش رسیدند.>15 در نوشتهای دیگر، وی سلطه غاصبانه انگلیس برقدس را <برپا شدن خیمههای عدالت> شمرد، خداوند را براین نعمت بزرگ! سپاس گفت و تأییدات جرج پنجم، امپراتور بریتانیا، را مسئلت کرد و خواستار جاودانگی سایه گسترده این امپراتور دادگستر! بران سرزمین گردید!16
بهائیت و استعمار روس تزاری
راجع به پیوند بابیت و بهائیت، به ویژه حسینعلی بهاء (بنیانگذار بهائیت) با امپراتوری متجاوز تزاری که کارنامهای آکنده از ستم و تجاوز مستمر به ایران اسلامی و دیگر کشورهای مسلمان منطقه دارد، شواهد و قرائن زیادی در تاریخ وجود دارد که شرح آن کتابی مبسوط میطلبد.
بهائیت پیوند با بیگانه خصومت با ملت(۱)
میرزا علی محمد شیرازی (باب)، بنیانگذار آیین <بابیت>، در سال 1260ق ادعا کرد که باب و نایب خاص امام زمان شیعیان است و جمعی نیز (به انگیزههای گوناگون) به وی گرویدند. او بعداً پا را فراتر نهاد و داعیههای بزرگتری چون مهدویت، رسالت و ربوبیت را مطرح ساخت و اتباع خویش را در کتاب خود <بیان>، به رفتار تند و اعمال خشونت نسبت به مخالفان، یعنی مسلمانان، فراخواند که حاصل کار، آشوب و اغتشاش خونین بابیان در نقاط مختلف ایران بود و دستگاه حکومت (به زمامداری امیرکبیر) را برای بازگرداندن امنیت به کشور، به سرکوبی آنان وادار کرد.
سی و سومین جلد مجموعه نیمه پنهان منتشر شد روایت یک نجات یافته دیگر از بهائیت |
کتاب پشت پرده تشکیلات (خاطرات عضو سابق حزب بهائیت) به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به همت دفتر پژوهش های کیهان منتشر شد. |
شیعه در نگاه وهابیان
نویسنده: فؤاد ابراهیم
مترجم: مهدی بهرام شاهی
منبع: هفته نامه پگاه حوزه
اگر چه انشقاق شیعه و سنی به تاریخ صدر اسلام و مسئله جانشینی پیامبر (ص) باز می گردد، ولی ابن تیمیه نیز در این جریان نقش مهمی ایفا کرد (1328 و 1263. ت). وی پیشگام جدلیون سنی بود و اعتقادات شیعی را به شیوه ای نظام مند و با شدت تمام مورد انتقاد قرار داد.
ادامه مطلب ...عبدالبهاء را بشناسیم
عباس افندی (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد میرزا حسینعلی است و نزد بهائیان جانشین وی محسوب می گردد.بحران جانشینی بهاءالله تا حدود زیادی یادآور بحران جانشینی سید کاظم رشتی و سید علی محمد باب است.کانون اصلی بحران، مناقشه رهبری میان عباس فندی و برادرش ،محمد علی بود .
ادامه مطلب ...اسرائیل و بهائیت
مسلک بهائیت از سال 1260 ق توسط علی محمد باب که خود را « باب » امام و وسیله تماس مردم با امام زمان (ع ) معرفی کرد , به وجود آمد. او سپس دعوی مهدویت کرد و گفت که درآینده از میان بابی ها پیامبری قیام خواهد کرد و دین تازه ای خواهد آورد . وی در سال 1266 به دستور ناصرالدین شاه و امیرکبیر , تیرباران شد. بعد از آن , از بین پیروانش دو برادر مدعی جانشینی وی شدند و بدین ترتیب , اختلافاتی میان پیروان فرقه افتاد. گروهی پیرو برادر اول , مشهور به « صبح ازل » (بابی ها) , و عده ای دیگر پیرو برادر دوم « بهاالله » (بهائی ها) شدند و در نزاع آنها عده زیادی به هلاکت رسیدند دولت عثمانی در عراق همه آنها را از بغداد به آدرنه در آسیای صغیر تبعید کرد. اما در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه یافت و بدین جهت , دولت عثمانی بهاالله و طرفدارانش را به عکا در فلسطین اشغالی و صبح ازل را به قبرس تبعید کرد. فعالیت بهاالله در عکا باعث شد که بیشتر با بیان و به ویژه با بیان ایران پیرو او شوند.
ادامه مطلب ...مسیحیت صهیونیسم و پروتستانتیزم
مسیحیت به سه شاخه کاملاً جدا و مخالف یکدیگر یعنی کلیسای کاتولیک روم، ارتدکس و پروتستان تقسیم شده است.
این سه کلیسا در اعتقادات دینی و مراسم عبادی کاملاً از یکدیگر جدایند و مانند سه دین مختلف عمل می کنند و حتی انجیل کلیسای پروتستان با انجیل کلیسای کاتولیک تفاوت زیادی دارد. یکی از ویژگی های کلیسای پروتستان رابطه بسیار نزدیک آنها با دولت های اروپایی می باشد و این دولت ها برای ترویج مسیحیت پروتستان از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم حمایت های گسترده مالی، تبلیغاتی و سیاسی می کنند؛ به عنوان مثال در انگلیس دولت و کلیسای پروتستان از هم جدا نیست و ملکه انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.
فرقه انحرافی ابتکاری(بهائیت و صهیونیسم) | ||||
بهائیت که یک آیین دست ساز و کاملا مرتبط با استعمارگرانی از قبیل انگلستان و امریکاست ، در آغاز فعالیت خود را در ایران آغاز کرد. اوج فعالیت این فرقه انحرافی را باید در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دانست ، که پس از آن در دوره سلطنت احمدشاه ، رضاخان و نیز دوره دوم محمدرضا، بهائیان در ایران بسط و سلطه بیشتری یافتند و توانستند برای این آیین انحرافی پیروان بیشتری پیدا کنند. درباره تحلیل شکل گیری این آیین انحرافی و علل قوت یافتن آن در ابتدای دوره ادعای نظر اول ، معتقد است که هر چند بهائی گری و بابی گری انحرافی نابخشودنی و تحریفی اساسی در آموزه های دینی مسلمانان محسوب می شود، اما به دلیل ویژگی های شخصیتی علی محمد شیرازی که ادعای بابی گری را آغاز کرد و مخبط و معلول بودن وی از لحاظ ذهنی ، نباید این پدیده را در آغاز ادعای بابی گری یک توطئه و دسیسه دانست. |
نقد وهابیت
سوال:
چه نقدهای کلی بر فرقه وهابیت وارد است؟
پاسخ:
تردیدی در این نیست که فرقه وهابیت که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایهگذاری شد، براساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزة فقه و احکام در مقابل مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، بلکه در حقیقت در برابر دین مبین اسلام قد علم کرده و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کردهاند. و به این ترتیب خواستند ضربه خصمانه و جاهلانه خودشان را هم بر پیکر جامعه اسلامی و هم بر اصل دین اسلام وارد نمایند. و به نحوی با اسلام و مسلمین رفتار کردند و میکنند که گویا دین محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ مثل سایر ادیان گذشته منسوخ گردیده و دین جدیدی توسط محمد بن عبدالوهاب ـ همانگونه که در مقدمه کتاب توحید او اشعار بر این مطلب وجود دارد ـ برای نجات و هدایت مردم خصوصاً مسلمانان که با معیارهای توحیدی وهابیت مشرک و کافر شدهاند، آورده شده است. پس این فرقه از جهات مختلفی قابل نقد و بررسی است و به چند نقد کلی وارد بر آن اشاره میشود.
منبع: وینر زایتونگ مورخ: 3/11/1387
نوشته :بهنام صنعتی (نام نویسنده توسط روزنامه تغییر یافته است)
می توانست امروز زندگی آرامی در پاریس داشته باشد، جایی که والدین وی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به آنجا مهاجرت کردند. ولی این وکیل متولد تهران (در سال 1973) در میانه سال های نود اشتباه بزرگ زندگیش را مرتکب شد. وی به دختری ایرانی علاقه مند شد. این دختر جوان وی را متقاعد نمود که به مجاهدین خلق (به معنای مبارزین برای عقیده خود) بپیوندد. مجاهدین خلق در آن زمان گروهی شبه نظامی تشکیل دادند که از سوی صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق حمایت می شد و خواستار سقوط رژیم تهران بود.